شعبان من

گفته اند که شعبان ماه توست..ماه محمد(صلی ا.. علیه و آله)

شعبان رسید..توی دلم حس شیرین خوبی دارم..روزهای زیبایی ست..

خدایا..خدای بزرگم..دلم برایت تنگ شده..

دلم یک دونفره ی تنهای تنها با تو میخواد..

خدایا ببخش که محبت اینجا بدجور پاگیرم کرده..شرمندم.

نجاتم بده با دستان لطیفت..

بعثت

خیلی که کوچک بودم مادرم برایم تعریف کرده بود روزی شما که خسته بوده اید زیر درختی برای استراحت میخوابید و چند قطره ازعرق مبارکتان روی زمین می چکد و جایش گل خوشبویی می روید که نامش را گل محمدی گذاشته اند..

ای خلاصه ی همه ی خوبیها..خدا را شکر میکنم که مرا در روزگاری بر زمین آورده که زمین طعم قدمهای شما را چشیده و زمان عطر شما را با خویش دارد..

اللهم...شکر..شکر..

بغض

یک عالمه اشک پشت پلکهام منتظر اجازه  هستن برای ریختن..

ولی نمیخوام..نمیتونم..

اللهم..خدای من..

من هیچکس رو جز تو ندارم..غمی سنگین روی دلم نشسته که منشا اصلیش خودم هستم..بلد نیستم خودم و زندگیم رو ازاین حال نجات بدم..

راه میرم.لبخند میزنم. کسی نمیدونه توی دلم چه خبره. و هیچکس هم نمیتونه کاری برام بکنه..

فقط تویی..فقط تویی که میتونی دستم رو بگیری و از وسط این سیکل معیوب دردناک بیرون بکشی..

امشب شب عزیز و خوبیه..سالها پیش همچین شبی عاشق محمدت شدم(صلی الله علیه و آله)

اللهم..

تو را به محمدت(صلی الله علیه وآله) قسم میدهم که نور خودت را بر تاریکی جانم حاکم کنی..با مهر..نرم..که من سخت ضعیف و ناتوانم..

خداوند عظیمم شکر..شکر..شکر..

بشوی اوراق

بشوی اوراق اگر هم درس مایی

که علم عشق در دفتر نباشد..