نوشتن
نوشتن همیشه کار شیرین زندگی من بوده و هست..همان چیزی که دلم را آرام میکند و احساساتم را تخلیه..
برای خدا زیاد می نویسم..حرفهای درونی ام را..دلم میخواهد ثبت شوند. عجیب است ولی گاهی احوالات خوب آدم هم فراموش میشوند..
به خودت می آیی و میبینی از عشق و شور قدیمی ات چیزی در دلت باقی نمانده..حتی از عشقی که پشتوانه ات بوده..
خداوندا..خدای بزرگم..
وقت بیماری عجز آدمها خوب روشن می شود. فرقی نمیکند یک فرد مشهور پولدار باشد یا یک مرد فقیر کشاورز..وقت بیماری همه عاجزند. داروها و درمانها یکی است ولی معلوم نیست که چرا فردی بهبود می یابد و دیگری راهی دیار باقی می شود..
وقتی آدمها را توی اتاق آی.سی.یو می بینم که چگونه بی دفاع و عاجز حتی از نفس کشیدن شده اند..کسانی که شاید تا ساعتی پیش در حال خوشگذرانی توی سفر یا کنار خانواده شان بوده اند از دنیا سیر میشوم..خنده ام میگیرد از تمام آرزوهایم..ازتمام رویاهام..
همه اش به دست توست..
همه ی ما..تمام ما..تویی که نقش میزنی بر این صفحه..و ما عبدی اسیر و به شکلی عجیب غافلانه مغرور..
خداوندا..
منم..
عبد تو..
عبد تو..
عبدت..
خودت به داد دلم برس..
با تبادل لینک هوشمند می توانید به طور رایگان
پیج رنک گوگل ، رتبه آلسکا و تعداد بازدید کنندگان خود را افزایش دهید
جهت تبادل لینک هوشمند به
http://links.ec01.ir
مراجعه کنید